کد مطلب:224592 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:224

مقدمات دعوت از امام رضا برای سفر به ایران
مأمون از علاقه ی ایرانیان به آن امام بزرگوار آگاهی داشت.

او كه پس از كشته شدن برادرش امین «مرو» را به عنوان مركز خلافت اسلامی برگزیده بود با مشورتی كه با مشاوران خود از قبیل «فضل بن سهل» كه وزیر اعظم و مورد اعتمادش بود و نژاد ایرانی داشت، به عمل آورد، قرار شد از امام رضا برای آمدن به مرو دعوت نماید.

ایرانیان نسبت به بنی عباس بدبین شده بودند و آن بدبینی ناشی از اعمال گوناگونی بود كه از جمله مطالب زیر را می توان یادآوری كرد:

- قتل ابومسلم خراسانی كه در راه استقرار حكومت عباسی متحمل زحماتی شده بود توسط منصور خلیفه ی دوم عباسی.

- نابود كردن برمكیان.

- حبس و قتل امام هفتم شیعیان، حضرت موسی بن جعفر (ع).

- طرز رفتار غیر عادلانه و تشریفاتی آنان به عنوان حاكم و فرمانروا، با قشرهای مختلف جامعه.

- مسلط كردن متملقان و وابستگان بر سر دیگران.



[ صفحه 19]



- عیاشی و ولخرجیهای بی حساب متصدیان امور.

اینها از یك طرف و علاقه ی خاص ایرانیان به مذهب تشیع و امامانی كه همیشه از طرف دستگاههای حاكم، خود و طرفدارانشان مورد بی اعتنایی و آزار و محرومیت قرار گرفته بودند از طرف دیگر، راه حل جدیدی را به خاطر می آورد، و این همان بود كه با دعوت مأمون از امام رضا به مركز خلافت ابراز می شد.

عكس العمل امام در برابر دعوت مأمون

در هر حال امام رضا برای اینكه به مأمون و كارگزاران او بفهماند كه از مقاصد نهانی و نقشه های طرح شده آگاهی دارد، ابتدا آن دعوت را نپذیرفت.

بدیهی است كه مسأله چنان نبود كه با نپذیرفتن دعوت، مسأله اساسا منتفی شود.

بنابراین، بعد از آن كه امام دعوت مسافرت به مركز خلافت را نپذیرفت، اصرار و تأكیدهای فراوانی انجام گرفت تا بالاخره منجر به حركت امام از مدینه به طرف مرو و مركز حكومت اسلامی آن روز گردید.

در نتیجه، آن حضرت بعد از مسافرتی به مكه، از طریق عراق عازم خراسان شد. قافله حركت می كند

از مكه تا بصره قافله با تشریفاتی خاص به راه افتاد. هودج های مجلل دستگاه خلافت! وسایل مفصل و اعجاب انگیزی! كه خود آنها جزء نقشه های طرح شده بود، همراهان امام را حمل می كرد. این همراهان شامل



[ صفحه 20]



والی مدینه و گروهی از رجال! و اشراف! آن روز بودند. اما امام رضا هیچ كس از افراد خانواده را همراه نیاورد، حتی یگانه فرزند عزیز خود «جواد» را هم در مدینه گذاشت و خود به تنهایی راهی شد.